شهر خوراسگان

 

شهر خوراسگان درشرق اصفهان و در دو طرف بزرگراه جي قرار دارد كه شهر اصفهان را به استان هاي جنوبي و شرقي كشور متصل مي نمايد . اين شهر در ناحيه تاريخي جي (‌به معني زندگي و حيات) شهر سلمان فارسي صحابي گرامي رسول اكرم (ص) بر روي جلگه آبرفتي و حاصلخيز زاينده رود قرار گرفته است .

 
از نظر تقسيمات كشوري خوراسگان تابع شهرستان اصفهان و مركز بخش مركزي اين شهرستان و جمعيت آن در حال حاضر متجاوز از ۷۰۰۰۰ نفر مي باشد اين شهر تا چند دهه قبل خارج از شهر اصفهان بود ولي اكنون به شهر ملحق شده و شهر بزرگ اصفهان تا چند كيلومتر فراتر از خوراسگان گسترش يافته است و عملاً به صورت محله اي از محله هاي اصفهان درآمده است .
 

 

خوراسگان در ۵۱ درجه و ۴۶ دقيقه طول شرقي از نصف النهار گرينويچ. ۳۲درجه و ۴۴ دقيقه عرض شمالي خط استوا واقع است. ارتفاع اين شهر از سطح دريا ۱۵۱۷ متر و داراي شيب تقريبي ۵/۲ درصد به طرف شمال شرقي و ميزان بارندگي ساليانه در اين شهر به طور متوسط ۱۱۰ ميلي متر مي باشد.رساله جغرافيايي خوراسگان ، مساحت اين شهر را با حومه ۴۷ كيلومترمربع ذكر كرده است كه شامل نواحي مسكوني و زمين هاي كشاورزي است .

مردم شناسی:
مردم اين سامان به خصايل تلاش و جديت ، ديانت و پايداري شهره اند برحسب سنت هاي ديرينه و ثابت و محكم خود داراي يك نوع معيشت خودكفا و شيوه هاي پسنديده درامر زراعت هستند ده ها مسجد ، حسينيه و سقاخانه و امامزاده و برپايي باشكوه مراسم مذهبي اعياد و وفيات نشان از علايق ريشه دار ديني اين مردم دارد و تقديم صدها شهيد در جنگ تحميلي نشانه استقامت آنان است .

بسياري نام آوران از محدثان ، طبيبان و عالمان و كاتبان به اين ناحيه منسوب اند.احمدبن شهدل بن مفضل حنظلي ، ابوجعفر خوراسگاني از محدثان قرن دوم هجري و علي بن محمدبن عبدالله ، ابوالحسن خوراسگاني از محدثان قرن سوم و اميرتقي الدين محمدشهير به شاهمير خوراسگاني از شاعران و سياستمداران نيمه دوم قرن دهم هجري كه در جواني به هند رفت و مدت بيست سال در منصب صدارت و مصاحبت ابوالفتح قطبشاه (۹۵۷-۹۸۹.) بود . محمدباقر خوراسگاني اصفهاني از خوشنويسان ثلث و نسخ و محمد باقرسمسوري خوراسگاني از خطاطان و نستعليق نويسان دوره قاجاريه . ملامحمدنصيرفايض ابهري (‌ابري ) از شعراي قرن ۱۲ هجري . محمدسعيد بن الحاج علي الابهري (ابري ) جي اي الاصفهاني از كاتبان قرن ۱۱. ابوالفضل مطهربن عبدالواحد بن محمداليربوعي البزاني (‌بوزاني ) الاصفهاني محدث قرن پنجم هجري و بسياري ديگر كه شرح آن از حوصله اين وجيزه بيرون است.

واژه شناسي:
واژه خوراسگان از سه جزء خور + آسه ( آس ) + گان تشكيل شده است . خور مخفف خورشيد است و كلمه آس و يا آسه با كسرة نيمه ملفوظ همان است كه درواژه خراسان داريم و اگر امروز خراسان را «خوراسان» نمي نويسيم از باب مسامحه است و الا خراسان هم از دو جـزء « خور+ آسان» تشكيل شده است ، جزء اول به معني خورشيد است و جزء دوم « اسان » همان صفت فاعلي از مصدر آمدن است . بمعني « آيان » است . فخرالدين اسعد گرگاني گويد:

زبـان پهلـوي هـركـو شنـاســد
خراسان آن بود كز وي خور آسد
خورآسان را بود معني خورآيان
كز آن جا خور برآيد سوي ايران

بنابراين خوراسگان همان خوراسان (‌خراسان ) است كه در مشرق اصفهان قراردارد و از آنجا خورشيد برمي آيد سوي اصفهان

فعاليت هاي بازرگاني :
فعاليت هاي بازرگاني بيشتر شامل فعاليتهاي صنفي و خدماتي مي گردد . تعداد واحدهاي صنفي اين شهر بالغ بر ۴۰۰۰ واحد مي باشد .
فعاليت هاي اصلي مردم (بازرگاني ، كشاورزي ، صنعتي ، خدماتي و…) مي باشد .

فعاليت هاي كشاورزي :
بيشتر از يك سوم جمعيت اين شهر از طريق كشاورزي و دامداري امرار معاش مي نمايند . به علت محدوديت اراضي كشاورزي خوراسگان و محدوديت آب و خاك تراكم جمعيت بيشتر، جمعيت فعال حوزه عمل اين شهر به منظور اشتغال روزانه به شهر اصفهان و حوزه هاي روستايي بخش مركزي براآن شمالي و قهاب و مناطق دور و نزديك عزيمت مي نمايند ولي وقوع شهر در مجاورت شهر اصفهان مانع مهاجرتهاي دائمي و طولاني مي گردد .